ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

اشعار امام زمان (عج) - اشعار مهدوی - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :939
بازدید دیروز :52
کل بازدید ها :6139695

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

منی که هر غزلم بی تو بود ، ویران شد
شمار شعر فراقم ، حدود دیوان شد

بساط دفتر و خودکار و گریه ام برپاست
دوباره شاعریِ من اسیر طوفان شد

گذشت فصل خزان و نیامده باران
دوباره قصّه همان سردی زمستان شد

هوای خشکی این چند سال شیراز است
اگر که اصل دعامان ، دعای باران شد

طنین باد به گوش دلم چنین می گفت
که خشکسالیمان از سرِ گناهان شد

میان این همه دست دعای بارانی
کسی نگفت دل ما اسیر هجران شد

کسی نگفت مسبِّب گناه ماست اگر...
نصیب یوسف زهرا دو چشم گریان شد

کسی نخواند نماز وصال تا اینکه
دوباره یوسفمان قعر چاه زندان شد
.
بیا بیا که فقط ما تورا کم داریم
بیا که کوری یعقوب ارث هر مسلمان شد

دوباره می پرم و میروم به سمتی که
دلم هوایی آن هر دقیقه ، هر آن شد

نمک به شعر خودم میزنم به اسمش چون
نوای هر ضربانم دم حسین جان شد

خوش آن دمی که تو امضا زنی و جار زنم
برات کرببلا هم نصیب "ایمان" شد
***ایمان دهقانیا***


نویسنده حبیب در پنج شنبه 93/10/4 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<